آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 46
بازدید هفته : 126
بازدید ماه : 283
بازدید کل : 17368
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

 ادامه مهندسی خلقت

        در ابتدا ذرّه ای بود و با دمیدن روح وجود در آن ذرّه همه ی آگاهیهای هستی را در آن قرار داد و  این ذرِّه ریز که ما نمیدانیم چقدر کوچک و قابل لمس بوده است در خود آتشی را شعله ور دید که زبانه های آتشش همه چیز را فرا گرفت امّا از آنجائیکه پیمان بسته بود که هستیش را با قوانین و اعداد و هوشمندی ادامه دهد لذا آتش عشقش را در درون خود نگهداشت تا در جلوه هایی که او می خواهد درآید . از ذرّه به موج و از موج به موج متراکم و از موج متراکم به مادّه ,تار مرتعش,کوارک,اتم,دی ان ای,مولکول,سلول,بافت,عضو ,جسم یا هیکل,خاک و گیاه و نبات و حیوان و از پس  آن به موجودی که قابلیت تجلّی تمام آنچه را که در ابتدا به او داده بودند را داشت و او کسی یا چیزی نبود به نام آدم و پس از آن بشر و از پس بشر , انسان و اکنون آن ذرّه موجودیّتی پیدا نموده که از سادگی به ترکیب رسیده است آنگونه که این همه انسان پس از این همه تجربه و  آزمایش و تحقیق از پس ماهیّت حتی مادّی او هنوز بر نیامدند چه برسد به سایر ابعاد وجودیش از جمله عقل,فکر,منطق,استدلال,روان,ذهن,... و  روح . آری این داستان از طرفی باعث تفاخر هر انسانی هست که از هیچ به همه چیز مبدّل گشت و از طرفی باعث سرافکندگی هر انسانی است که هنوز ابعاد وجودی خودش را نشناخته و نتوانسته نرم افزارهای موجود در این طرح از آفرینش را بشناسد و آنها را بر روی سیستم وجودی اش راه اندازی نماید و از امکانات آن در مسیر تکامل و تعالی خود استفاده کند . آری همانطور که آتش در هستی بود و انسان آن را کشف کرد(نه اختراع),همانطور که معادنی از  سنگهای گرانقیمت مثل طلا,نقره,مس و ... در طبیعت هست و انسان آنها را کشف می کند , همانطور که نیروی جاذبه بود و انسان آن را کشف کرد ؛ در ابعاد وجودی  اش هم خیلی از نرم افزارها وجود دارد که باید به کشف آن نائل آید تا بتواند مسیر خود را شاید با انرژی کمتر و سرعت بیشتری طی کند و زودتر به مرحله تکامل و تعالی وجودش برسد و پرچم پیروزی در صعود به قلّه هستی را در صفحه وجود کلّ به ثمر برساند. امّا راهی که باید برود راهی است که باید مثل همان ذرّه اوّلی خود را ساده کند و از جهل مرکّب خود را برهاند و وقتی ساده شد و تمام ابزار خود را کنار گذاشت و خود را تسلیم وجود کلّ نمود در یک ارتباط و یک اتّصال , خود خواهد فهمید که راه چقدر ساده بوده است و این همه شیطنت, کفر و شرک سبب شده بود که با پرت کردن حواسش از این راه ساده غافل بماند و با سعی و تلاشی که به واسطه آنها می خواست خود را به اعظم هستی برساند زهی باطل از فرجام نا نیک در  وصل و اتّصال و ارتباط . خداوند وجودا : از تو میخواهیم که این همه تقصیر و کوتاهی ما را بر فقر و جهالت و نا آگاهیمان ببخشی و بر ما منّت گذاری و با چشاندن ذرّه ای از یک ارتباط و اتّصال ساده لبمان را تشنه ی آن کنی و عطشمان را در خواستنش زیاد آنطور که هر لحظه در اتّصال با تو قرار بگیریم  و جامه دران با سینه چاک چاک در وادی وجودت بیخودیمان را به ما نشان دهی و ما را سرشار از آگاهی نمایی.  

 خدایا ؛

 ما با توایم و با تو نه ایم این چه حالتست؟    در حلقه ایم با تو و چون حلقه بردریم ...  

ادامه دارد ...

نظرات شما عزیزان:

sajjad

ساعت1:35---6 مرداد 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام

وب جالبي داريد

به وب من هم سر بزن شايد مطالبش مفيد باشه برات


پاسخ: سپاسگذارم از حسن توجّه شما دوست عزیزم برایم دعا کنید . ممنون

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: